کتاب زمستان

اثر جان اشتاین بک از انتشارات مروارید - مترجم: شهرزاد لولاچی-دهه 1960

لحن شدیدا انتقادآمیز اشتاین بک در این کتاب راجع به تاثیر شیطانی پول فساد طمع جاه‌طلبی در آمریکا تحسین اعضای کمیته جایزه نوبل ادبیات سال 1962 را برانگیخت.ایتان آلن حاولی روحیه مال‌اندوزانه اجداد ثروتمند و جسور خویش نسل‌های پی‌در‌پی کاپیتان‌های کشتی و کاشفان نیو اینگلندی را از دست داده است.او که از شکست ‌هایش هراسان شده در فروشگاهی که زمانی به خانواده‌اش تعلق داشت فروشندگی می‌کند اما همسر او ناراضی است و فرزندانش آرزومند رفاهی که ایتان نمی‌تواند برایشان فراهم کند. چند حادثه غیر منتظره جاه‌طلبی ایتان را برمی‌انگیزد و او به مسیری وارد می‌شود که وجدان خویش را زیر پا بگذارد


خرید کتاب زمستان
جستجوی کتاب زمستان در گودریدز

معرفی کتاب زمستان از نگاه کاربران
علیرغم افتخار آن عجیب و غریب، Winter Of Our Discontent علاقه من را به خود جلب کرد. این داستان یک مرد، اتان هاولی، و خانواده اش، همسر خوبش مری، پسرش، آلن، دخترش، الن است. این یک داستان از درگیری بین جاه طلبی و صداقت است. اتان همیشه خود را به عنوان یک مرد خوب، یک مرد عادل، یک مرد صادقانه یافت. مردی که با قوانین بازی می کند. این از میراثی است که یک خانواده با تاریخ طولانی در این منطقه است. Hes @ @ @ به عنوان او می تواند ثابت شود. اما نه ثروتمند. دیگر نیست پدرش خانواده ثروت را از دست داد. در حال حاضر اتان می یابد خود - یک مرد بالغ با دو بچه - یک کارمند در یک فروشگاه مواد غذایی. او خجالت می کشد که آن را به این امر برساند. هویلی، مردی که فقط بیست سال دارد - چند یا چند نفر را می گیرد - مرد بزرگی بود که مرد رئیس بود و برای یک مرد دیگر کار می کرد - نه فقط یک مرد دیگر بلکه یک مهاجر ایتالیایی. Marullo.But اتان متوجه جهان اطراف او است. با توجه به این که بازرگانان - از جمله دوستان بانکی خود - بیشتر به پول با سود دست می یابند، و از سوی مشتریان خود به درستی انجام می شود. علائم دالر آنها را مسخره کرده است. آنها خانواده، دوستانشان، همسایگان، آشنایانشان را نمی بینند. آنها در کل زندگی خود در شهر زندگی کرده اند - تقریبا همه را می دانند - با این حال زمانی که آن را به آن می رسد - پول اول و مهمتر از آن است که مهربان و دلسوز و نگران کننده باشد. هر کس به دنبال خودش است. هر کس حریص است هر کس خودخواه است اگر خوب باشد برای شما - از لحاظ مالی سودمند است - پس حق خود را برای شما مهم نیست که دیگر صدمه ببیند. بنابراین اتان شروع به فکر کردن به پیوستن به آنها می کند. اگر همه این کار را به این طریق انجام دهند، به این ترتیب زندگی می کند، و شاید زمان آنکه او به آنها ملحق شود، وارد دنیای به اصطلاح واقعی می شود؛ شاید همسرش چیزی برای افتخار داشته باشد. او آرزو می کند - بچه ها نیز آرزو می کنند - برای پول بیشتر. و دوست او، مارجی، آن را در کارت ها می گوید. خواندن کارت های تاروت نشان داده است که اتان در حال غنی سازی است. با این @ prophecy @ Ethan تصمیم می گیرد برای آن بروید ... گام به گام. اما آیا این فرود به جهانreal می شود او را خنثی کردن؟ آیا جاه طلبی او به خوشبختی پس از پایان آن منجر خواهد شد؟ آیا اعمال او - هنگامی که شما در مورد آن فکر می کنید - کاملا خسته شده اید - چیزی است که او می تواند در پایان روز افتخار کند؟ نوشتن بسیار خوب است. بهتر از زمانی که شما در مورد آن فکر می کنید. پس از گذراندن من گذر را مشخص کردم موضوع جالب است - پیچیده است. بررسی سخت زندگی، عشق، ازدواج و دوستی در جامعه. من نمی توانم بگویم که من @ دوست داشت @ این یکی؛ اما من از آن قدردانی کردم. نوشتن. زبان. پیچیدگی و ماده. یک روز، یک روز زنده، چیزی جز یک چیز نیست. این تغییر نه تنها در حال رشد نور نسبت به زنیفت و دوباره کاهش می یابد، بلکه در بافت و خلق و خوی، به لحاظ لحن و معنا، توسط یک هزار عامل فصل، گرما یا سرما، هنوز یا چند باد، پیچیده شده توسط بو، سلیقه و پارچه یخ یا چمن، جوانه یا برگ یا اندام های برهنه سیاه و سفید. و به عنوان یک روز تغییر می کند، موضوع را انجام می دهد ... (514) @ من به آن نگاه می کنم، در مورد باور باور نمی کند. من به ادراکات اضافی، رعد و برق یا بمب هیدروژنی یا حتی بنفش یا مدارس ماهی اعتقاد ندارم، اما من می دانم که آنها وجود دارند. من به ارواح اعتقاد ندارم، اما آنها آنها را دیده اند. @ (560) یک مرد که به اسرار و داستان ها می گوید باید به شنیدن یا خواندن بپردازد، زیرا داستان دارای نسخه های بسیاری است که خوانندگان دارد. هر کس چیزی را که می خواهد یا می تواند از آن بگیرد و در نتیجه آن را به اندازه گیری او تغییر می دهد. بعضی از قطعات را انتخاب می کنند و بقیه را رد می کنند، برخی از داستان ها را از طریق مشهای تعصب وحشت می کنند، بعضی آنها را با لذت خود رنگ می زنند. داستان باید برخی از نقاط ارتباط با خواننده را داشته باشد تا او را در خانه احساس کند. فقط پس از آن می تواند شگفتی ها را بپذیرد (569) چیزی که ترسناک است انسان، یک جرم سنج و شماره گیری و ثبت است، و ما می توانیم فقط چند و شاید شاید دقیق بخوانیم. (576) گاهی اوقات من آرزو می کنم ماهیت افکار شب را بفهمم. آنها رویاهای خود را بستند. گاهی اوقات من می توانم آنها را هدایت کنم، و دیگر بار آنها سرشان را می گیرند و مثل اسب های قوی و غیرمعمولی مثل من می مانند. (587) سخت است بدانیم که یک مرد چه ساده یا پیچیده است. هنگامی که شما بیش از حد مطمئن شوید، شما معمولا اشتباه است. (634) من در مورد افرادی که می گویند آنها زمان فکر می کنم تعجب می کنم. برای خودم، من می توانم دو برابر فکر کنم. من متوجه می شوم که وزن سبزیجات، گذر زمان روز با مشتریان، جنگیدن یا دوست داشتن مری، مقابله با کودکان - هیچ یک از این ها مانع از یک لایه دوم و ادامه لایه تفکر، تعجب، فریبنده نیست. مطمئنا این باید برای همه صادق باشد. شاید وقت نداشته باشید فکر نکنید که مایل نیستید فکر کنید. (676)

مشاهده لینک اصلی
چرا من اینجا نشسته ام که موضوع مقاله را برای این کتاب مطرح کنم، مثل اینکه من برخی از معلمان دبیرستانی هستم و نیاز به پیدا کردن آنچه دانش آموزان واقعا از زیر ساخته اند؟ شما می توانید یک مقاله 5 صفحه ای در مورد نقش دوم از زنان این رمان یا یک مقاله 5 صفحه ای درباره اخلاقی شدن زندگی در هزینه های دیگران بنویسید. شاید یک قسمت کوچکی از من وجود داشته باشد که آرزو دارد این را در دبیرستان بخواند تا من بتوانم یکی یا هر دو مقاله را برای کشف ایده های این رمان بیشتر از آنچه که در این بررسی می خواهم نوشته ام. نام بزرگ در شهر اتان، اما ثروت خانواده از بین رفته است، و اتان به عنوان یک کارمند فروشگاه مواد غذایی کار می کند. پس از گوش دادن به ایده ها و شایعات از دیگران، او طرح کامل را برای تبدیل شدن به ثروتمند و مهم دوباره تشکیل می دهد. اگر او برنامه های خود را برای خود نگه می دارد و آنها را به سرعت و به موقع به اجرا در می آورد، جهان صدف اوست. این کتاب بسیار شبیه یک داستان کوتاه در مورد اینکه چگونه تمام قطعات به جای هیچ چیز در پایان کتاب پایان نمی یابد. همه و همه چیز به هم پیوسته است. شخصیت ها به خوبی نوشته شده اند با این حال، زنان در زندگی Ethans به نظر می رسد تغییرات در او را درک کنید: @ موری من چشم های او را باز کرد. اتان، او گفت، شما در ذهن خود صحبت می کنید. من نمی دانم چه چیزی در مورد آن است، اما آن را با صدای بلند. متوقف کردن تفکر، اتان. من به خصوص از شخصیت های اتان، حقیقت های بی ادبی و طنز خشک استفاده کردم. او می گوید چیزهای تصادفی مثلWat برای شام؟ من می خواهم یک کراوات را با گوشت مقایسه کنم. او همچنین به سگ ها و مواد غذایی می گوید شاید بیشتر از مردم: صبح بخیر، آقا. نام من اتیان آلن هاولی است. شما در پسیج ملاقات کردید. خواندن موبی دیک، سگ. این توصیه من به شما است. @ و چرا با مواد غذایی صحبت می کنم؟ شاید به خاطر اینکه شما احتیاج دارید شما کلمات و یا شایعاتی را تکرار نمی کنید. همانطور که از Steinbeck انتظار می رود، او با بسیاری از جواهرات عقل و ایده های خود به فکر کردن می پردازد. بعضی به نظر می آیند که در آن زمان از لحاظ چگونگی حرکت قدرت به قدرتمندتر می شود. به بسیاری از موفقیت های جهانی هرگز بد نیست. من به یاد می آورم که، زمانی که هیتلر بی رحم و پیروز شد، بسیاری از مردان محترم به دنبال او بودند. و موسولینی قطارها را به موقع اجرا کرد و ویشی برای خیر فرانسه همکاری کرد و هرچه استالین بود، قوی بود. قدرت و موفقیت \"آنها بالاتر از اخلاق، بالاتر از انتقاد هستند. به نظر می رسد، این چیزی نیست که شما انجام می دهید، بلکه این است که چگونه این کار را انجام می دهید و آنچه شما آن را می نامید. آیا در مردان وجود دارد که در آنها عمیق است، که متوقف می شود یا مجازات می شود؟ به نظر نمی رسد. تنها مجازات برای شکست است. در واقع هیچ جرمی مرتکب نمی شود، مگر اینکه یک جنایتکار دستگیر شود. اما اتان این نوع مرد است؟ وجدانش چه خواهد بود در پایان روز؟ @ وقتی یک وضعیت یا یک مشکل بزرگ می شود، انسان ها حفاظت از آن را ندارند. اما به سمت داخل حرکت می کند و بسیاری از چیزهای دیگر که در حال حاضر وجود دارد وجود دارد و نارضایتی و ناراحتی، گناه و اجبار برای گرفتن چیزی - \"چیزی\" - قبل از اینکه تمام شود رها می شود @ آیا او واقعا نمی تواند در مورد چگونگی فکر کند صعود او به قدرت دیگران را تحت تاثیر قرار می دهد؟ می توانی؟

مشاهده لینک اصلی
این یکی از آخرین رمانهای جان استینبک است که سال قبل از آنکه جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد، منتشر شد. من اکنون تمام رمان های او را به منظور انتشار از The Grins of Wrath، 1939، به پیش می برم. یک روز من به عقب برگردم و رمان های قبلی اش را بخوانم اما برای اهداف پروژه بزرگ خواندن چربی من با Steinbeck انجام می شود. به استثنای The Pearl، من کاملا دوست و گاهی اوقات این رمان ها را دوست دارم. Steinbeck، در طول عمر خود، به شدت رد کرد اگر نه بررسی کاملا خصمانه از اداره ادبی شرق ساحل. با این حال، کتاب هایش به خوبی فروخته می شود و اغلب در لیست های پرفروش ظاهر می شود. این یکی از پرفروش ترین ها در سال 1961 بود. او در زمان های گوناگون بی ربط و حتی طنزآمیز پیدا می کند. او ادبیات وودی گاتری از ادبیات آمریکایی است و برای مرد عادی و مبارزات با فضیلت در زندگی تحت امتیازات مواجه می شود. ستینبک به طور گسترده ای خود تحصیل کرده بود و پدرش در شکسپیر آن را به ارمغان آورد. عنوان زمستان ناراضی ما یک نقل قول از خط اول شکسپیر ریچارد سوم است. شخصیت های رمان، اتان آلن هاولی، فرزند خانواده ای پر رونق است که در روزهای دریایی و نفت نهنگ ساخته شده است. اما آخرین ثروت آن توسط پدر اتان در یک سرمایه گذاری ناخوشایند رها شده بود. همه چیز که باقی مانده، خانه خانوادگی است که Ethan با همسر مورد علاقه و دو فرزندش در فقر مطلوب زندگی می کند. او به عنوان یک کارمند در فروشگاه مواد غذایی Bay Hamptons کار می کند، که متعلق به یک مهاجر ایتالیایی است. اگرچه اتان می داند که همسرش یک استاندارد بالاتر از زندگی را دوست دارد، بنابراین او می تواند سرش را با افتضاح در شهر نگه دارد، که بچه هایش دوست دارند که با بچه های دیگر در مدرسه همکاری کنند، او خود بلندپرواز نیست. یک شنبه صبح جمعه، تغییری ناگهانی در قلب رخ می دهد و تصمیم می گیرد که آینده ی اقتصادی خود را تغییر دهد، با مشارکت در فعالیت های مشکوک که در حال گذراندنgetting ahead @ در اواخر دهه 1950 زندگی آمریکایی است. او غیر هوشمند نیست و او هم بزدل نیست. با بهره گیری از حقایق سیاسی و اقتصادی خود از بانکدار، او بهترین دوست خود را خیانت می کند و یک طرح احمقانه برای بازگرداندن محل قانونی او در خلیج همپتون را آشپز می کند. 1950s و 1960s با رمان هایی درباره اثرات روح خرد کردن کار برای پول و وضعیت، به عنوان مثال پرفروش ترین مرد با کت فنجانی خاکستری؛ جاده انقلابی ادبی. استینبک در موضوع به عنوان تنها او می تواند با چشم خود را از حقیقت، حساسیت یک مرد که واقعا دوست داشت همسرش، همدلی است که با به دست آوردن خود شهرت و ثروت به دست آورد، اما خوشبختی به دست آورده است. به عنوان او در نامه ای به نماینده خود در سال 1957، من فکر می کنم این درست است که هر مرد، رمان نویس یا نه، زمانی که او به بلوغ می آید، بسیار عمیق است که او تلاش نخواهد کرد. او می داند که شکست او، کمبودهای او و به ویژه خاطرات خود از گناه، گناه بی رحمانه، بی فکری، بی حرمتی، زنا، و این اجازه نمی دهد که او را به نفع خود برساند ... در این حالت او زمستان ناراضی خود را نوشت .

مشاهده لینک اصلی
من واقعا از این لذت بردم، آن زمان خوبی بود، و پس از آن پایان دادن به کیفیت باقی مانده کتاب مطابقت نکرد. ** من هنوز هم آن را به عنوان یکی از Steinbecks بهتر آن را توصیه **. نویسنده ما همیشه یک موضوع دزدان دریایی خوب را در برابر گناه پیورتین دوست دارد. هنگامی که متوجه شدم کجا این کتاب در حال رفتن بود، برای پیدا کردن Steinbeck قدیمی تقریبا از یک هیجان جنجالی سخت پخته شد. گفتگوی داخلی (همه گفتگوها) توسط شخصیت اصلی شوخ طبعی و درخشان بود. چه لذت من برای تهیه درخشان آماده بودم، یک داستان سخت سیب زمینی سزاوار بود و پس از آن با یک ساندویچ مرده بود. فقط به خاطر پایان دادن به انگور گمشده، ما را غمگین کرد. استینبک درخشان است به همین دلیل است که ناامید کننده است. چنین گفتگوی عالی چنین داستان نویسی خوب است. کتاب های Steinbeck که من راضی کرد: Cup of Gold (داستان دزدان دریایی فوق العاده)، Cannery Row، و موش و مردان.

مشاهده لینک اصلی
من از طریق بی رحمی که می توانید تصور کنید انتقام بگیرم. من آنجا را ترک خواهم کرد

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب زمستان


 کتاب مگره و مردمان محترم
 کتاب در آبادی
 کتاب Pale Fire
 کتاب کودکی لیوورس
 کتاب دفاع از مارکس
 کتاب خواب در حکومت توتالیتر