کتاب داستانهای کرونوپیوها و فاماها

اثر خولیو کورتاسار از انتشارات نشر نی - مترجم: شهروز عمیدی-طلوع ریاضی-دهه 1960

نمی‌دانم، نگاه کن، چه وحشتناک باران می‌بارد. مدام باران می‌بارد، آن بیرون، سنگین و خاکستری‌رنگ. این‌جا باران با قطرات درشت، سخت و دلمه‌بسته‌اش بر روی بالکن می‌خورد و به‌سان ضربات سیلی، قطره‌ها بنگ صدا می‌کنند و یکی پس از دیگری درهم می‌شکنند، چه ملال‌آور. اکنون قطره‌ی کوچکی بر فراز قاب پنجره نمایان می‌شود، قطره آن‌جا می‌ماند و در مقابل آسمان که او را به هزاران پرتو منکسر محبوس تقسیم می‌کند، بر خود می‌لرزد. بزرگ می‌شود و تلوتلو می‌خورد. حالا لحظه‌ی سقوطش فرا رسیده است اما نمی‌افتد، هنوز نمی‌افتد. با تمامی ناخن‌هایش خود را نگه داشته، نمی‌خواهد فرو بیفتد و می‌توان آن را دید که با دندان‌هایش آویزان است، در حالی‌که شکمش هی باد می‌کند؛ حالا دیگر او قطره‌ای بزرگ است که شکوهمندانه با چنگ و دندان آویزان است و به‌ناگاه شالاپ! فرو می‌افتد، بنگ، محو می‌شود، هیچی، به‌جز نَمی بر روی سنگ مرمر.


خرید کتاب داستانهای کرونوپیوها و فاماها
جستجوی کتاب داستانهای کرونوپیوها و فاماها در گودریدز

معرفی کتاب داستانهای کرونوپیوها و فاماها از نگاه کاربران


مشاهده لینک اصلی


مشاهده لینک اصلی


مشاهده لینک اصلی


مشاهده لینک اصلی


مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب داستانهای کرونوپیوها و فاماها


 کتاب در آبادی
 کتاب Pale Fire
 کتاب کودکی لیوورس
 کتاب دفاع از مارکس
 کتاب خواب در حکومت توتالیتر
 کتاب دری در کار نیست