ساعت‌ها (۱۹۹۸) رمانی از مایکل کانینگهام نویسنده آمریکایی است. او به خاطر این رمان در سال ۱۹۹۹ برنده جایزه پولیتزر و پن/فاکنر شد. رمان به سه زن از سه نسل می‌پردازد که تحت تأثیر رمان خانم دالوی اثر ویرجینیا وولف قرار می‌گیرند. اولی خود ویرجینیا وولف است که دارد در سال ۱۹۲۳ هم‌زمان با نوشتن رمان خانم دالوی، با بیماری روانی خودش دست و پنجه نرم می‌کند. نفر دوم خانم براون است، همسر یک کهنه سرباز جنگ جهانی دوم، که در سال ۱۹۴۹ مشغول خواندن رمان خانم دالوی است و هم‌زمان جشن تولد شوهرش را ترتیب می‌دهد. نفر سوم، کلاریسا وگان، زنی همجنس گراست که در سال ۲۰۰۱ جشنی به افتخار دوست شاعر و معشوق قدیمی اش ریچارد می‌گیرد که به خاطر بیماری ایدز با مرگ دست و پنجه نرم می‌کند.
خرید کتاب ساعت ها
جستجوی کتاب ساعت ها در گودریدز
معرفی کتاب ساعت ها از نگاه کاربران
** هشدار اسپویلر ** به نظر می رسد که در این زمان ریچارد واقعا شروع به ترک جهان. برای Clarissa تقریبا فیزیکی است، یک موج نرم، اما غیر قابل برگشت، مانند یک سیم دربی که از زمین خارج می شود. در حال حاضر، کلاریسا خواب می گیرد، و به زودی همه کسانی که او را می دانند، در خواب خواهند ماند و هر کسی فردا صبح بیدار خواهد شد تا متوجه شود که او به ملکوت مرده ملحق شده است. او می پرسد آیا لیندومانی صبح، نه تنها پایان عمر زمین ریچارد را نشانه می گیرد، بلکه پایان شعر او را نیز می دهد. پس از همه، کتاب های زیادی وجود دارد. بعضی از آنها، انگشت شماری، خوب هستند و تنها تعداد کمی از آنها زنده ماندن هستند. این امکان وجود دارد که شهروندان آینده، مردم هنوز متولد نشده، می خواهد به خواندن مرثیه ریچارد، ناله موزون او را با چنین زیبایی، پیشنهادات خود را از عشق و خشم به شدت antisentimentali، اما آن را بسیار محتمل است که کتاب خود را با محو خواهند شد بیشتر تقریبا هر چیز دیگری. Clarissa، شخصیت رمان، از بین خواهد رفت و همچنین لورا براون، مادر گمشده، شهید و شیطان. بنابراین Clarissa فکر می کند وقت آن است که این روز به پایان برسد. ما احزاب خود را؛ ما خانواده هایمان را ترک می کنیم تا به تنهایی در کانادا زندگی کنند؛ ما در تلاش برای نوشتن کتاب هایی هستیم که جهان را تغییر نمی دهند، با وجود استعداد ما و تلاش های بی وقفه ما، امیدهای فراوان ما. ما زندگی خودمان را انجام می دهیم، هر کاری می کنیم، و بعد می خوابیم - خیلی ساده و عادی است. چند پرش از پنجره ها یا غرق شدن یا گرفتن قرص؛ مردم بیشتر به حادثه می میرند و بسیاری از ما، اکثریت قریب به اتفاق آن، به آرامی به علت برخی از بیماری ها و یا، اگر او بسیار خوش شانس، در همان زمان می میرند. CA تنها این به عنوان یک تسلی: یک ساعت اینجا و یا وجود دارد، زمانی زندگی ما به نظر می رسد، در برابر تمام مشکلات و انتظارات، باز به طور کامل و به ما همه چیز ما تصور را، هر چند همه به جز بچه ها (و شاید حتی آنها) می دانیم که این ساعت ها به ناچار دیگران را بسیار سنگین تر و دشوار می کنند. با این حال شهر صبح را دوست دارد. بیش از هر چیز ما امیدواریم که ancora.Solo آسمان می داند که چرا ما عاشق © tanto.Qui هنوز CA حزب: گل حتی تازه، تمام مجموعه برای مهمانان، که در نهایت تنها چهار هستند. ریچارد را ببخش در واقع، و بعد از همه، این یک مهمانی است. جشن برای کسانی که هنوز نمرده، برای کسانی که در شرایط نسبتا خوب، برای کسانی که به دلایل مرموز به اندازه کافی خوش شانس را به vivi.à هستند، در واقع، یک fortuna.Julia بزرگ می گویدCredi من باید یک ظرف برای آماده مادر ریچارد؟نه، @ گوید کلاریسا،vado آن را دریافت. @ او را به اتاق نشیمن توسط لورا براون بازگشت. لورا در Clarissa ضعیف لبخند می زند - چه کسی می داند که چه چیزی فکر می کند یا احساس می کند؟ در اینجا زن از خشم و درد، پاتو، جذاب خیره کننده است؛ زن عاشق مرگ؛ قربانی و ائتلاف که کار ریچارد را وسوسه کرد. در اینجا در این اتاق CA lamata، خائن: یک زن مسن، یک کتابدار بازنشسته تورنتو، که از قدیمی CA کفش signora.E او منجر می شود، کلاریسا، دیگر خانم Dalloway: CA نه بیشتر هیچ کس به پاسخ است. و او یک ساعت دیگر از او جلوتر است. @ خانم برون، @ می گوید. @ این همه آماده است @ در حقیقت، یکی از بهترین قفلهای که خوانده ام. این نیز به ویژه مناسب آلا € ™ کل متن و partecipates © به طور کلی زندگی انسانی، که به ندرت پایان می رسد تا در حال افزایش به تراژدی بزرگ، bensì در متوسطی ترین زمینه صرف باقی مانده است â € œfesta appassitaâ € است .من واقعا دوست داشتم این رمان ، همانطور که من برای فیلم انجام داده بودم. این ساختار دارای سه طرح مختلف روایت است: ویرجینیا وولف (شخصیت واقعی، انگلستان، 1942-1882)؛ CA € ™ است کلاریسا وان (شخصیت داستانی که در نیویورک در پایان â € ~ 900 زندگی می کند) و CA € ™ خانم براون (یکی دیگر از شخصیت های داستانی که در لس آنجلس در سال 1949 زندگی می کند) است. ویرجینیا وولف در حال نوشتن \"خانم Dallowayâ € (1925). خانم براون آن را میخواند. و Clarissa Vaughan، علاوه بر مقایسه نام رسول خدا (ص)، نام مستعار درست مانند \"خانم Dallowayâ €، و همچنین همان شدید، گران قیمت، â € œprofondaâ €  surfaceness. هر چند که تا خواندن رمان وولف تکمیل، من به یاد داشته باشید (من می دانم من باید فقط آن را به عقب را در دست خود) .There سردرد از ویرجینیا وولف و صدای او می شنود هستند، مانند کسانی که از ریچارد، که او در حال مرگ از ایدز و Clarissa Vaughan کمک می کند. و خانم براون، احساس گسیختگی و سردرگمی است و او بسیار قوی است، \"مولی زنده\". یا نارضایتی، اگر شما ترجیح می دهید. یکی برای رسم گزارش، برای برخی غیر قابل تحمل، برای دیگران تقریبا غیر منتظره، اما هنوز هم وجود دارد. حتی برای Clarissa Vaughan، آن است که دارای بتن های بتنی \"بر روی زمین\" کاشته شده است. © آنجا که حتی او می رود به تدریج خزنده € ™ ثانیه inquietudine.Aleggia در همه و همه احساس از دست دادن، از دست دادن، مرگ وسوسه. این مثل قدرت و انرژی جوانان است که ظاهرا همه چیز را قول می دهد ...
مشاهده لینک اصلی
بهترین در سال جاری این کتاب را بخوانید. هر جنبه ای از این کتاب را بخوانید. Magnificent. \u0026 lt؛ \\ i \u0026 gt؛ و فقط بزرگ است.
مشاهده لینک اصلی
من معمولا در مورد شخصیت های کتاب دیوانه ای که من نمی توانم آن را متهم کنم، اما من، من! پروس فوقالعاده است گاهی اوقات احساس کردم که کانینگهام فقط نشان دادن بود، اما من هم می توانم این را بنویسم: آن را مانند آغاز خوشبختی به نظر می رسید، و کلاریسا هنوز هم بیش از سی سال بعد به وقوع پیوسته است که این شادی را شگفت زده کرد ؛ که کل تجربه در یک بوسه و پیاده روی، پیش بینی شام و یک کتاب قرار دارد. شام در حال حاضر فراموش شده است لسینگ مدتهاست که توسط نویسندگان دیگر تحت تاثیر قرار گرفته است؛ و حتی جنس، هنگامی که او و ریچارد به این نقطه رسیدند، شدید بود، اما ناخوشایند، ناراضی، مهربان تر از پرشور. آنچه که در Clarissa ذکر نشده بیش از سه دهه بعد، یک بوسه در غروب خورشید در یک لکه چمن مرطوب، و راه رفتن در اطراف یک حوضچه به عنوان پشه که در هوا تاریک droned. هنوز هم وجود دارد که کمال منحصر به فرد است، و آن را کامل در بخشی به دلیل آن را در آن زمان به نظر می رسید، بنابراین به وضوح به وعده بیشتر. حالا او می داند: این لحظه ای بود، درست است. دیگر وجود ندارد. @
مشاهده لینک اصلی
به نظر میرسد که زبان زیبا از طریق عمل جریان دارد، اما به نظر من این سبک فاقد قدرت بود. این ایده فوق العاده است، سه شخصیت که می تواند با نویسنده، خواننده و شخصیت یک کتاب شناخته شود، این واقعیت است که نویسنده (وولف) به نظر می رسد کنترل زندگی لورا و کلاریس و بیشتر از همه غم و اندوه غم و اندوه زیبا از مصرف زندگی به عنوان آن است و لذت بردن از آن شتاب زده از شادی در آماده سازی برای آنچه که آمده است. به نظر می رسید که نویسنده این ایده ها را بر روی کاغذ به اندازه کافی خوب نکرد و شخصیت ها عمیق نیافتند، و شما را با احساس ضعف همدلی برای آنها کنار گذاشتند. این فیلم برای من اهمیت داشت؛ من معمولا فیلم ها را تماشا نمی کنم و زمانی که به اقتباس کتاب ها می آید، به ویژه در مورد شک و تردید، به عنوان آنها اغلب دیدگاه شخصی من در کتاب را خراب می کنند، اما این بار فیلم را بسیار قوی تر از کتاب یافتم.
مشاهده لینک اصلی
بهتر از فیلم !!!!!!!!!!
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب ساعت ها
خرید کتاب ساعت ها
جستجوی کتاب ساعت ها در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
بهترین در سال جاری این کتاب را بخوانید. هر جنبه ای از این کتاب را بخوانید. Magnificent. \u0026 lt؛ \\ i \u0026 gt؛ و فقط بزرگ است.
مشاهده لینک اصلی
من معمولا در مورد شخصیت های کتاب دیوانه ای که من نمی توانم آن را متهم کنم، اما من، من! پروس فوقالعاده است گاهی اوقات احساس کردم که کانینگهام فقط نشان دادن بود، اما من هم می توانم این را بنویسم: آن را مانند آغاز خوشبختی به نظر می رسید، و کلاریسا هنوز هم بیش از سی سال بعد به وقوع پیوسته است که این شادی را شگفت زده کرد ؛ که کل تجربه در یک بوسه و پیاده روی، پیش بینی شام و یک کتاب قرار دارد. شام در حال حاضر فراموش شده است لسینگ مدتهاست که توسط نویسندگان دیگر تحت تاثیر قرار گرفته است؛ و حتی جنس، هنگامی که او و ریچارد به این نقطه رسیدند، شدید بود، اما ناخوشایند، ناراضی، مهربان تر از پرشور. آنچه که در Clarissa ذکر نشده بیش از سه دهه بعد، یک بوسه در غروب خورشید در یک لکه چمن مرطوب، و راه رفتن در اطراف یک حوضچه به عنوان پشه که در هوا تاریک droned. هنوز هم وجود دارد که کمال منحصر به فرد است، و آن را کامل در بخشی به دلیل آن را در آن زمان به نظر می رسید، بنابراین به وضوح به وعده بیشتر. حالا او می داند: این لحظه ای بود، درست است. دیگر وجود ندارد. @
مشاهده لینک اصلی
به نظر میرسد که زبان زیبا از طریق عمل جریان دارد، اما به نظر من این سبک فاقد قدرت بود. این ایده فوق العاده است، سه شخصیت که می تواند با نویسنده، خواننده و شخصیت یک کتاب شناخته شود، این واقعیت است که نویسنده (وولف) به نظر می رسد کنترل زندگی لورا و کلاریس و بیشتر از همه غم و اندوه غم و اندوه زیبا از مصرف زندگی به عنوان آن است و لذت بردن از آن شتاب زده از شادی در آماده سازی برای آنچه که آمده است. به نظر می رسید که نویسنده این ایده ها را بر روی کاغذ به اندازه کافی خوب نکرد و شخصیت ها عمیق نیافتند، و شما را با احساس ضعف همدلی برای آنها کنار گذاشتند. این فیلم برای من اهمیت داشت؛ من معمولا فیلم ها را تماشا نمی کنم و زمانی که به اقتباس کتاب ها می آید، به ویژه در مورد شک و تردید، به عنوان آنها اغلب دیدگاه شخصی من در کتاب را خراب می کنند، اما این بار فیلم را بسیار قوی تر از کتاب یافتم.
مشاهده لینک اصلی
بهتر از فیلم !!!!!!!!!!
مشاهده لینک اصلی