کتاب سال های سگ

اثر گونتر گراس از انتشارات نیلوفر - مترجم: حسن نقره چی-دهه 1960

سگ سال ها در سه قسمت تنظیم شده است. آقای بروکسل، صاحب یک معدن، به نقل از صبحانه می گوید: "یک گزارش از سال های اولیه دو شخصیت اصلی، نیمه یهودی، ادوارد Amsel، و دوست و برادر خون خود، Waltern Matern. رودخانه ویستولا، با محموله تاریخ، از طریق سوءاستفاده های خود می گذرد. بنابراین سگ سنتا، که هراس را دوست دارد، که به نوبه خود چوپان سیاه، Prinz، سگ مورد علاقه Fuhrers را به خدمت می گیرد. راوی دوم، هری لیبنوا، قسمت دوم، نامه های عشق را به پسر عمویش تولا می گوید. از دغدغه دانزيگ، خواننده را در سالهاي پيش از جنگ و فراتر از آن ميگذراند. Amsel، سازنده با شکوه و زودگذر از scarecrows ساخته شده در تصویر مرد، شروع به ساخت مفهوم واقعی، مکانیکی راهبان SA-men، و مادر، برادر خون خود، خود را SA مرد، که او را shiny و از دست دادن او دندان ها سگ ها اکنون در حال نوسان هستند؛ آنها حق را به جنگ هدایت می کنند، تا زمانی که پرینس در نهایت سرپرست خود را ترک کند، زیرا حتی یک سگ می تواند به اندازه کافی داشته باشد. موضوعات دوبرنامه دو راوی که توسط Waltern Matern در Materniads گرفته شده است. مادر مادران پیشرفت انتقام خود را از طریق آلمان پس از جنگ ثبت می کند. همراه با پرنز، او برای مرتکبین سوء رفتارهای نازی ها و برادر از دست رفته خود Amsel را جستجو می کند. مادر بی گناه است، یک ضد فاشیست؛ این دیگران است که گناهکار هستند، حتی اگر به نظر می رسد که روند رو به رشد رونق همه آنها را پاک کند. مادر به طور منظم، اگر برای او تا حدودی ناتوان کننده است انتقام بگیرد، مادر به عنوان یک بازدید کننده در معدن هرک بروکسل به عنوان یک بازدید کننده به وجود می آید، و آن را پیدا می کند توسط یک میزبان زیرزمینی از ترسناک های مکانیکی در آماده سازی شورش برای آزادی آنها در زیر زمین.


خرید کتاب سال های سگ
جستجوی کتاب سال های سگ در گودریدز

معرفی کتاب سال های سگ از نگاه کاربران
كتاب درباره يك مدرسه نظامي در پرادو است وتعداد زيادي شخصيت دارد كه همگي به خوبي پرداخته شده اند ..شخصيت ها تفاوت هاي فردي واجتماعي زيادي دارند حتي از نژادهاي مختلف هستند ودرجه هاي نظامي متفاوت ..من فكر ميكنم نويسنده خواسته جامعه كشور خودش را در اين كتاب به تصوير بكشد كشور پرو تا جايي كه من ميدانم به شدت زير سطله ارتشداران ونظاميان قرار دارد وانقلابها وخواسته هاي مردمي بارها توسط نظاميان سركوب شده است وكودتاهاي متعددي در اين كشور توسط قدرت هاي نظامي به وقوع پيوسته كه همه در جهت براورده شدن منافع سياسي اجتماعي ژنرالها بوده است ..كتاب به تصوير كشيده شدن ديكتاتوري وانحصار طلبي است حضور يك سگ در داستان بسيار تاثير گذار بود ((مردني ))او تمثيلي از مردم بد بخت جامعه پرو است كه در چشم نظاميان خودكامه به سان يك سگ با انها رفتار ميشود ..اما در اين كتاب ميتوان تيپ هاي مختلف جامعه را ديد //كسي كه عدالت خواه است //كسي كه در طلب انسانيت است //كسي كه خائن است //وكسي كه به خاطر منافع شخصي همه كس وهمه چيز را ميفروشد ///راوي داستان معلوم نيست كدام شخصيت است همش فكرم درگير اين مطلب بود كه كدام نفر دارد داستان را راويت ميكند ..گاهي راوي ها جايشان عوض ميشد واين باعث گيج شدن مخاطب ميشد ..امادر پايان معلوم ميشود خود جاگوار رواي واقعي است خيلي از ابهامات را برايم برطرف شد ..رمان يك سبك كلاسيك مدرن است فلاش بك ها بسيار عالي زده ميشوند ونويسنده در نقاط كاملا به جا در پا يان داستان همه چيز را براي خواننده به هم مربوط ميكند ومثل يك پازل پيجده در پايان تصوير را به شما نشان خواهد داد...بارگاس يوسا اهل پرو است ..اين روزها كتابهاي نويسندگان امريكاي جنوبي به نوعي در كشور ما پيشتاز هستند ..دنياي ناشناخته فرهنگي اجتماعي امريكاي جنوبي با اين بعد دوري مكاني براي خواننده ايراني جذابيت ايجاد ميكند به طوري كه اثار ماركز وبارگاس يوسا بسيار طرفدار پيدا كرده ..من اين كتاب رو چند روز پيش به پيشنهاد يك دوست گرامي از كتابخانه گرفتم وخواندم ..البته با توجه به مشغله زياد خوشبختانه توانستم اين كتاب رو بخونم ..ترجمه خوب اقاي احمد گلشيري هم بي نهايت در درك مفهوم رمان به خواننده كمك ميكند ..

مشاهده لینک اصلی

سال های سگی

من وقتی که کتاب عیش مدام را میخواندم که یوسا در آن از فرم ساده فلوبر در نقل
داستان ستایش می‌کند، انتظار داشتم که خود او هم از همین سبک پیروی کند و روایت خطی‌ را به کار بگیرد. برای همین سبک روایت‌های موازی و راویان متفاوت او بسیار شگفت زده‌ام کرد، اگر چه من شخصا این سبک را خیلی‌ می‌پسندم. و آن معما واری آن روایتها در آن کتاب هم به‌نظرم بسیار دلچسب آمد.

داستان یک زمان جاری دارد، که از حول حوش امتحان شیمی‌ سال آخر مدرسه نظام شروع میشود، و در حین جلو بردن آن خط داستانی که نقطه عطف داستان هم در آن جان می‌گیرد(مرگ برده)، ما به شکل فلاش بک با سرگذشت چندی از شخصیتهای داستانی در دو مرحله از زندگی اینها آشنا میشویم ، یکی خطی که اینهارا به مدرسه نظام رسونده و یکی @سال سگی@ و توجیه شدن که یک جورایی مرحله پیوند این آدم های متفاوت با هم است.

مدرسه نظام چهارراهی است که آدم‌هایی‌ با زمینه‌های گوناگون ، از نظر طبقاتیو خانواد‌گی در آنجا به هم می‌رسند، مدتی را در آنجا در کنار هم می‌گذرانند و از آن چهارراه میگذرند و هر کدام به راه خود ادامه میدهند. آن نقطه مشترک در همه آنها اثری می‌گذارد، آدمهای بعد از آن ، آدم‌های قبل آن نیستند، اما خیلی‌ هم بیربط به گذشته شان نیست آن ادامه.

بجز روایت راوی کًل, که هم به گذشته و هم به حال آن آدمها, چه بطور یک تصویر کلی‌ و چه با تصویر بزرگتر می‌پردازد, ما ۴ روایت ذهنی‌ هم داریم که به جاگوار، آلبرتو,برده و بوا مربوط است.

جاگوار کسی‌ است که زندگی‌ فقیرانه ی با مادرش دارد، در کودکی عاشق دختر همسایه که با او درس می‌خواند میشود، همزمان بی پولی وی‌را به دوست برادرش که دزد است نزدیک می‌کند و زندگی‌ جدید از او آدم خشن و سختی‌ می‌سازد . گیر افتادن دوستش و زندگی‌ در خانه پدرخوانده او را به طرف مدرسه نظام می‌کشاند .

آلبرتو از خانواده ثروتمندی است که پدرش به خاطر زنبارگیهایش در جنگ با مادرش است. در نوجوانی به النا علاقمند میشود اما از طرف او طرد میشود.پدرش برای اینکه از او مردی بسازد که بتواند @افتخارات خانواد‌گی@ را زنده نگاه دارد، او را به مدرسه نظام که در واقع به طبقه او هم نمی‌خورد می‌فرستد.

برده، کودکی است که با مادر و خاله‌اش بزرگ شده، اخلاق آرام و دخترانه دارد. به او گفته‌اند که پدرش مرده، و وقتی سالها بعد به آن پدر برمیخورد, نمی‌تواند با او ارتباطی جز اطاعت تام داشته باشد. پدرش برای اینکه او را @مرد @کند ,او را به مدرسه نظام میفرستد(برای مجازات و جابجا کردن تن بزدل خود)

علاوه بر مدرسه نظام، نقطه مشترکی دیگری هم آن ۳ شخصیت را به هم وصل می‌کند و آن دختری به نام ترسا است. دختر فقیری که با عمه‌اش زندگی‌ می‌کند. همان عشق کودکی جاگوار ، که بعد از تغییر محل, همسایه برده میشود، و برده به او دل می‌بندد، اما بر اثر اتفاقی‌ آلبرتو است که با او دوست میشود. عشق نقطه مشترک آدمهاست, علیرغم گذشته و جایگاه متفاوت آنها ، اما برخورد هر کدام با این مقوله( و باترسا به عنوان نماد) باز بنا به همان تفاوت شخصیت و جایگاه متفاوت است.

به نظر من این شکل روایت‌های موازی و گاه در هم فرو رفته هم از نظر سبک نوشتاری زیبا بود و هم کاملامناسب این چیدمان آدمهای مختلفی‌ که در یک نقطه به هم می‌رساند و دوباره از هم جدا میشوند.
روایت‌ها در هم فروفته ولی‌ مجزا است همچون این آدمها که کنار هم و در موقعیت مشترک هستند اما آدمهای جدا با نگاه جدا میباشند.

روایت ذهنی‌ دیگر مربوط به بوا است ،که من شخصا خیلی‌ ارتباط واضحی با خط اصلی‌ داستان نیافتم. بیشتر روایت بوا مربوط به ارتباطش با سگ مردنی است. او رفیق اصلی‌ جاگوار است ولی‌ به جز آن نقش اصلی‌ از او نمی‌بینیم، نه‌ اثری می‌گیرد، نه‌ اثری می‌گذارد. من حس کردم شاید سایه‌ای از خود یوسا بوده است ؟

به نظرم جاگوار و بوا یکی‌ نیستند ولی‌ شباهت زیادی دارند چه در حال و چه در گذشته.و برای همین هم هست که در کنار یکدیگر قرار میگیرند و مدافع هم میشوند. علت اینکه من اینها را یکی‌ نمیدانم یکی‌ روایت‌های متفاوت در گذشته این‌ها است( بوابرادر ناتنی‌ای و ناپدری داشته که کشته شده ند ,برادر ناتنی او کامیون داشته ، و پدرش از رفتار این برادر ناتنی فرار می‌کند. جاگوار برادرش دزد بوده، پدرش مرده، و ناپدری دارد که با زن دیگری زندگی‌ می‌کند) و علاوه بر آن ما اینهارا از نگاه آلبرتو هم جدا میبینیم، جایی‌ که آلبرتو وی‌را بابت دفاع از جاگوار در دلش تحسین می‌کند و با خودش که از برده دفاع نکرده مقایسه می‌کند)

برخلاف برخی‌ دوستان ،من اعتقاد دارم که بجز @توجیه سال سگی‌@@@, بقیه داستان خشونت خاصی‌ نداشت، خیلی‌ عادی مثل همه جوامع دیگر مخلوطی از خشونت و عواطف، رقابتها و مصلحتها را میبینیم.اثری هم که این مدرسه نظام و بخصوص مرگ برده می‌گذارد در این جوانها ,این استکه یک جورری همه را با دستگاه اخلاقی‌ خودشان درگیر می‌کند، قبول مسئولیت کارهای انجام شده و فهمیدن موقعیت دیگران .

شخصیت جاگوار به نظرم از همه بیشتر دستخوش تغییر و تحول است در داستان. پسری که در نوجوانی بسیار احساساتی است و تفریحش درس خواندن با دختر همسایه است.حتا پول اولی کهبه دست می‌آ‌ورد با ناتوانی کامل همه را به مادرش میدهد. اما کشیده شدن به دنیای خلافکاریها که از طریق دوست برادرش انجام می‌گیرد،او را خشن و جنگجو می‌کند. و در عین اینکه در جریان خشونت و بی‌رحمی و فساد جامعه (دوست برادرش، مادرش، رفتار ترسا که او به نوعی خیانت برداشت میکند، رفتار پدر خوانده و زنش)روز به روز بیشتر از آن آدم ساده قبلی‌ دور میشود، اما آن سادگی‌ انسانی‌ را در درون خودش حفظ می‌کند، و آن را تبدیل به جوری اخلاقیات مختص خودش میکند، چیزی که او تحت عنوان @مرد بودن@ از آن نام میبرد،@ مرد@ کسی‌ است که نترسد، زیر بار زور نرود، به گروه و دوستانش خیانت نکند، و انتقام بگیرد از خیانت کاران). اخلاقیاتی که بسیار مناسب محیط خشن مدرسه نظام است.
او شخصیتی‌ است که بر خلاف خشونت عملی‌ ا، در درونش از بقیه آدمهای دیگر داستان اخلاقیتر است. حتا به قیمت از دست دادن محبوبیتش حاضر نمی‌شود ، بگوید که آلبرتو خبر چین بوده است، چون خبر چین بودن را پستی می‌داند.قدر ناشناسی دیگران بسیار به او سخت می‌‌آید. براحتی‌ خودش را میتواند در جایگاه دیگران بگذارد و حتا برده را که ازش متنفر بود @بفهمد@.و یا آلبرتو را که برای @رفاقت@ خبر چینی‌ کرده.
مرگ برده، و برخورد افراد گروه در مقابل او، وی‌را تکان میدهد ونتیجه این تکان آن است که بعد از مدرسه نظام، دوباره به همان روح ساده خودش برمیگردد، در بانکی‌ کار میگیرد، (کاری کاملا متفاوت با روحیه بزن بهادری او)، ترهسا را می‌یابد و با او ازدواج می‌کند و در حین تنگدستی، هم عمه تره سا را می‌پذیرد هم به دوست برادرش که جایی‌ ندارد، پیشنهاد زندگی با آنها را میدهد.

آلبرتو که از خانواده پولداری است، اگر چه اخلاقیات منسجمی دارد ،اما وقتی‌ می‌بیند که این اخلاقیات در جهان واقعی به معنای‌ از دست دادن مصالح است ،تکانی می‌خورد و عقب مینیشیند. او براحتی‌ ترسا را هم فراموش می‌کند،. به درس خواندن مینیشیند و با نمرات خوب خود همه امتیازات طبقه خود را باز می‌یابد، رضایت پدر و به دنبال آن پذیرش دوباره و اینبار از موضع بالاتر در گروه همسان طبقه خودش. آینده ای را که قرار بوده همیشه ادامه بدهد، ادامه میدهد .او در نهایت به این نتیجه می‌رسد که @بابام معنی زندگی‌ را میفهمد@



برده نمود آدم های ظریف در جامعه خشن است. ظرافتی که به ضعف تعبیر میشود و کوبیده میشود. سر انجام آن جور آدمها شکست است، نا دیده شدن است، ترسا هم وی‌را جدی نگرفته، سر گروهبان گروهانش هم او را به یاد نمیاورد.او زور ندارد، خشونت بدنی بلد نیست ،پس در این جامعه که این سنگ بنای همه چیز است، طرد میشود، مورد تنفر قرار میگیرد. و بعد میخواهد مثل آنها عمل کند، مثل آنها انتقام بگیرد( تا حدی به خودش حق میداد، چون همه در مدرسه نظام برای انتقام گرفتن احترام قائل بودند) اما بازی‌ می‌کند که قواعدش را نمی‌داند و در نتیجه سرانجام او مرگ است و فراموشی .

در کًل من داستان را دوست داشتم، یک تصویر واقعی‌ از یک جامعه نسبتا عادی در جهان کنونی، پر از خشونت است و عشق، شانه به شانه‌ . جهانی‌ که آدمها هم به نسبتی مجبورند و هم به نسبتی حق انتخاب دارند، حق عوض شدن ، اگر چه واقعیت تلخ آن است که این عوض شدن خودش چارچوب‌ها و مرز‌هایی‌ دارد که گذشته انسانها و دقیقتر بگوییم طبقه اجتماعی و اقتصادی آنها به نوعی در تعیین آن دخیلند.جهان محدودیت‌ها و جهان امکان ها..


مشاهده لینک اصلی
یک رمان بسیار پیچیده، با دیدگاه های متعدد تغییر، گاهی اوقات دشوار است. اما همچنین موضوع بسیار حساس را بررسی می کند: خشونت، به ویژه در نوجوانان. در مدرسه نظامی لیما قرار گرفتم، به من یادآوری کرد که من به شدت با ایده پدرم مخالف بودم وقتی که دبیرستان را به پایان رساندم، برای پیوستن به ارتش رومانی. من همچنین با موفقیت از خدمت سربازی اجباری فرار کردم، همانطور که در سال 2007 لغو شد، هرچند من چند سال قبل از این لحظه مجاز بودم. همانطور که در مقدمه من توضیح دادم، فرضیه در مورد زنده ماندن در یک دنیای خشونت آمیز است. تنها سخت ترین افراد قادر به زنده ماندن و سازگاری با چنین دنیایی می باشند، در حالی که کسانی که قادر به تبدیل شدن به یک فرد بی رحم برای اصلاح فیزیکی برای هر کسی نیستند، مجبور به نابودی هستند. من اعتقاد دارم که این فرضیه تحسین برانگیز است و به همین دلیل است که من آن را به عنوان یک شکل می دهم. Vargas Llosa بسیاری از دیدگاه های تغییر را به کار برده است. گاهی اوقات، من گیج شدم و احساس نیاز به یادداشت کردن کاراکتر را داشتم که از هر منظری هر قسمت نوشته شده است، و دوباره دوباره خواندن رمان. من این کار را نکردم، اما هنوز خیلی نزدیک بود. این روش عمق بیشتری را به روایت می افزاید و به همین دلیل من آن را 4 شکل می دهم. از لحاظ اصالت، من قبل از یک کتاب مشابه خواندنی نیستم. موضوع خشونت در بسیاری از رمان های دیگر ظاهر می شود، اما به ندرت این طور است. اغلب اوقات آن را فقط با فرض دیگر مهم می آیند. من 5 را در اصلیت می گذارم، و همچنین تکنیک روایت استفاده شده کاملا جدید است. شخصیت ها همه صداهای منحصر به فرد دارند و به خوبی ساخته شده اند. من معتقدم که این نشان می دهد که آنها ممکن است توسط افرادی که ماریو در تجربه خود در همان مدرسه نظامی که تنظیم رمان است الهام گرفته باشد. در چنین شرایطی، من آن را با یک امتیاز 5. با توجه به پیچیدگی و مشکل، من تحسین توانایی نویسنده برای استفاده از بسیاری از صداهای روایت متمایز. از سوی دیگر، پیچیدگی ایجاد شده توسط تغییرات زیاد، گاهی بدون قطعیت روشن، باعث می شود که آن را پیگیری کنید. بنابراین، برای پیچیدگی و دشواری، آن را 4 امتیاز می دهم. از لحاظ اعتبار، به این دلیل که از وقایع جغرافیایی زندگی نویسندگان الهام گرفته شده است، من به سختی می توانم از نظر اعتبار بحث کنم. اگر حوادث تخیلی وجود داشته باشد، و من شرط می بندم برخی وجود دارد، من نمی توانم آنها را از دیگران تشخیص دهد. این به همین دلیل است که من آن را با یک معیار 5.The آخرین نسخه است. من از این نسخه با کیفیت با کاغذ و پوشش با کیفیت خوب لذت بردم. من به سختی می توانم با آن مشکل پیدا کنم. به این ترتیب، من آن را با یک امتیاز 5.To خلاصه، من آن را بسیار دوست داشتم و به من کمک کرد به یاد برخی از چیزهای جالب از سال نوجوانان و جوانان من. من به شدت بر این باورم که مکان ها و زمان هایی وجود دارد که جهان می تواند مانند آن است که در این رمان شرح داده شده است، اما خدا را شکر که این برای من این طور نیست. خشونت فیزیکی در بسیاری از جوامع بزرگسال به نوعی خشونت تبدیل شده است. در کل، رتبه نهایی من برای این مجموعه 4.71 است که من به سیستم 5 در Goodreads میروم. + ------------------------ - + ----------------- + | معیارها | رتبه | + -------------------------- + ----------------- + | فرض | 5 | + -------------------------- + ----------------- + | فرم | 4 | + -------------------------- + ----------------- + | اصالت | 5 | + -------------------------- + ----------------- + | شخصیت ها | 5 | + -------------------------- + ----------------- + | سختی / پیچیدگی | 4 | + -------------------------- + ----------------- + | اعتبار | 5 | + -------------------------- + ----------------- + | نسخه | 5 | + -------------------------- + ----------------- + | مجموع | 4.71 | + -------------------------- + ----------------- + برای بیشتر جزئیات در مورد چگونگی ارزیابی و بررسی این رمان، لطفا این دستورالعمل ها را بخوانید.

مشاهده لینک اصلی
من بسیار تردید داشتم که این بررسی را انجام دهم. پس از همه، چه می توانم به معلم مانند Vargas Llosa بگویید؟ من قبلا هرگز در مورد آن چیزی خواندم و همانطور که در نشریات قبلی اشاره کردم، من به دلیل اظهارات سیاسی خود، منفی به نظر می رسید. اوه، بچه احمقانه. انفجاری که شما از دست دادید چه بود؟ به هر حال، در اینجا داستان vamos.La تواریخ در زندگی یک گروه از مردم جوان تحصیل در پرادو آکادمی نظامی لئونسیو در لیما، و این کار را از طریق © ها از راویان و زمان های مختلف. به طور مداوم با استفاده از فلش بک، اما آن را به خوبی به پایان می رسد که داستان POA © matically نه تنها در زبان مورد استفاده توسط demás، فوق العاده ساختار می کند، به طوری که من در هیچ زمانی من ناراحت اصطلاحات پرو. من نمی دانم واقعا چه چیزی به © © انتظار می رود، اگر آن را یکی از بهترین آثار Nobel.LO من دوست دارم \"همه چیز، همه چیز کاملا جایزه است. این درخشان نوشته شده است. شخصیت ها همه معتبر هستند، بسیار انسانی هستند، داستان هایشان دلهره آور است. متن به دو قسمت تقسیم می شود که به نوبه خود به فصل تقسیم می شوند که به نوبه خود داستان های شخصیت های مختلف را تقسیم می کند. سرعت انتخاب شده برای هدایت داستان از طریق تجربیات گذشته و حال، افسانه است، و آنچه دانشجویان در آن زندگی می کنند فوق العاده است. همه چیز خیلی شاعرانه و غمگین و عاشقانه و دلتنگ و سخت و واقعی است. چه من دوست ندارم \"اگر هر چیزی باید بگویم، این است که در ابتدا همه کمی گیج کننده به خاطر اینکه نویسنده، نه مشخص عملا quia © N quia © N است، به طوری که به خواننده سمت چپ برای رفتن © ندلو کشف . در ابتدا این خواندن برای من دشوار بود، اما هنگامی که من آن را کشف کردم، همه چیز شگفت انگیز بود. افسردگی عمومی به نظر می رسید یک رمان کامل بود. من به طور کامل آن را توصیه می کنم.

مشاهده لینک اصلی
من کنجکاو بودم چیزی را بخوانم که توسط ماریو ورگاس لوسا نوشته شده توسط مؤسسه نوبل اهدا شده بود و در توصیه های دوستان من اولین رمان را به نام نویسنده - @ La ciudad y los perros @ را گرفتم. این طرح درباره زندگی مدرسه نظامی لیما است. نیمه دوم قرن گذشته. این تکامل را از دوران نوجوانی تا مردد توصیف می کند و تحولاتی که متاسفانه اتفاق می افتد در محدوده ای است که شما مجبور هستید انتخاب کنید: یا نویسنده، یا قربانی خشونت و تحقیر باشد. به عنوان نویسنده اغلب از حال حاضر به گذشته و با استفاده از صداهای روایت چندگانه. شما شروع به خواندن یک داستان میکنید و هیچ ایده ای راجع به صدای روایت ندارید و باید خیلی تیزتر از نکات که شما داده اید را از دست ندهید. من حدس می زنم که باید به این روایت رواج بپردازیم. با پایان رمان، تمام قطعات به جای گذاشتند و مطمئن هستم که اگر دوباره آن را بخوانم، من دیگر جنبه های دیگری را که احتمالا از دست داده ام، می گیرم. به هر حال من کتاب را به اندازه کافی برای انجام چنین کاری دوست نداشتم. من هیچ شخصیتی را دوست نداشتم، گاهی اوقات احساس خجالت برای زندگی سختی که زندگی می کردند احساس می کردم. این کتاب انتظاراتم را برآورده نکرد، احتمالا من قبل از خواندن آن خیلی از آن را شنیدم و انتظارات خیلی زیاد داشتم. شما در نیمه دوم قرن گذشته چشم انداز زندگی در لیما را می بینید. احتمالا این کتاب در اسپانیایی بسیار بهتر است.

مشاهده لینک اصلی
پدرم فکر کرد که لئونیسو پرادو من را یک مرد ساخته است، اما برای من آن را مانند کشف litter @ بود. یوسا، وقتی می گوید جهنم را کشف کرد، چون © چه یوسا و آنچه که مردم دیگر در کالج لئونسیو پرادو لیما زندگی می کردند بسیار شبیه جهنم حق است. جهنم که در آن خشونت روانی، به ویژه فیزیکی، تهدید شخصیت های که محترم شمرده شود، به یاد بگیرند که چگونه برای به دست آوردن احترام و قوانین بسته از دیگران اطاعت کنند. شخصیت های توصیف شده توسط لوسا جوان هستند که برای تصحیح به کالج نظامی فرستاده می شوند. آنچه که آنها یاد می گیرند غرور، خشونت، تحقیر است. کالج توسط قوانین سفت و سخت، سخت و سخت مورد توجه قرار گرفته است. @The شهرستان و سگ چیزی بیش از داستان دردناک، از کسانی که می خواهند به رشد رنج می برد، به زندگی ladolescenza بین بیگاری زندگی نظامی و نامه را به خانواده و تناوب fidanzate.Llosa نگاهی به گذشته، یک توالی از است گذشته و حال، یک روایت به صداهای بیشتری که در آن ما می دانیم که نقطه نظر هر یک از شخصیت، هر یک در زندگی خود غوطه ور است و واقعیت های خشن نظامی تلاش خود را از گرو در اوردن و پیدا کردن خود.

مشاهده لینک اصلی
نولدو Edilberto Torrese ؟؟؟ من دیوانه مثل کتاب هستم در طی یک کتاب، او شخصیتی را که او را مرموز ساخت، ترک کرد و ترک کرد. برنده خاموش است در هر رنگ آمریكا مقدار زیادی از سبزی وجود دارد. Ketum شامپاین در سالن بسیار سازنده است. ایده آل برای خواندن در ماه های تابستان. اما ... نمیتوانم مشکل و یا تصورات را تصور کنم در حالی که شخصیت های اصلی خیلی خوب هستند که من را به نمایش می گذارند، به من می گویند. بخش هایی نیز وجود دارد که طول می کشد تا تنش رشد کند و زمان هایی است که دیر به وارد شدن به موضوع می رسد ... تعداد آن محدود شده است. با این وجود، Llosa من را خوشحال می کند، من را خوشحال می کند، مکان ها را نمی سازد و مردم در ذهن من زندگی می کنند.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب سال های سگ


 کتاب مگره و مردمان محترم
 کتاب در آبادی
 کتاب Pale Fire
 کتاب کودکی لیوورس
 کتاب دفاع از مارکس
 کتاب خواب در حکومت توتالیتر