کتاب یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ

اثر الکساندر سولژنیتسن از انتشارات فرهنگ نشر نو - مترجم: رضا فرخ فال-دهه 1960

در بحبوحه‌ی جنگ جهانی دوم، سرباز روسی،‌«ایوان دنیسویچ شوخوف» با اتهام جعلی به ده سال حبس در اردوگاه کار اجباری محکوم می‌شود. سولژنیستین با نثری زیبا یک روز از زندگی دردناک این مرد را در اردوگاه به تصویر می‌کشد. مردی که تمام سختی‌ها را با صبر و شکیبایی تحمل می‌کند.


خرید کتاب یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ
جستجوی کتاب یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ در گودریدز

معرفی کتاب یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ از نگاه کاربران
‭Odin den Ivana Denisovicha = One Day in the Life of Ivan Denisovich, Aleksandr Solzhenitsyn
عنوانها: یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ؛ یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ؛ یک روزِ ایوان دنیسوویچ؛
عنوان: یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ؛ نویسنده: الکساندر سولژنیتسین؛ مترجم: جواد میرکریمی؛ تهران، صبح امروز، 1343؛ در 166 ص؛ موضوع: داستانهای نویسندگان روسیه - قرن 20 م
عنوان: یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ؛ نویسنده: الکساندر سولژنیتسین؛ مترجم: هوشنگ حافظی پور؛ تهران، دریا، 1350؛ در 236 ص؛؛
عنوان: یک روزِ ایوان دنیسوویچ؛ نویسنده: الکساندر سولژنیتسین؛ مترجم: رضا فرخفال؛ تهران، فاریاب، 1363؛ در 230 ص؛ چاپ دیگر: تهران، نشر کوچک، 1388؛ در 191 ص؛ شابک: 9789645589460؛ چاپ دیگر: تهران، نشر ماهی؛ 1394، در 206 ص؛ شابک: 9789642092208؛
عنوان: یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ؛ نویسنده: الکساندر سولژنیتسین؛ مترجم: فهیمه توزنده جانی؛ تهران، تندیس، 1390؛ در 177 ص؛ شابک: 9786001820526؛
نخستین بار در نوامبر 1962 در مجله ادبی «نوی میر (دنیای نو)» در شوروی سابق منتشر شد. کتاب درباره ی اردوگاه‌های کار اجباری در دهه پنجاه قرن نوزده میلادی در شوروی سابق است، و زندگی یک روز یک زندانی معمولی با نام «ایوان دنیسویچ شوخوف» را توصیف می‌کند. انتشار کتاب رویدادی نامعمول در تاریخ ادبیات شوروی بود، چرا که پیش از آن هیچ کتابی درباره ی سرکوبی‌های دوران استالین منتشر نشده بود. سردبیر مجله نوی میر مقدمه کوتاهی با نام «به جای پی‌نوشت» نوشت تا خوانشگران برای آنچه تجربه خواهند کرد آماده باشند. کتاب دست کم چهار بار به انگلیسی ترجمه شده است که ترجمه آخر را سولژنیتسن تأیید کرده است. ایوان دنیسویچ شوخوف؛ محکوم به حبس در مجموعه زندانهای گولاگ در شوروی سابق به جرم جاسوسی برای آلمانی‌ها پس از به اسارت گرفته شدن در جریان جنگ جهانی دوم می‌شود. او بی‌گناه است با این حال حکومت او را به جرم جاسوسی تنبیه می‌کند. او به ده سال زندان محکوم می‌شود، اما در کتاب تأکید می‌شود که بسیاری هیچگاه آنجا را ترک نمی‌کردند. در بند آخر گفته می‌شود که شوخوف دقیقاً ده سال در آنجا می‌ماند – نه بیشتر و نه کمتر. ا. شربیانی

مشاهده لینک اصلی
من داستان هاي بي فراز و فرود و تعليق را دوست دارم. به نظرم نويسنده اي كه بدون چنين ابزارهايي خواننده را تا انتهاي داستان مي كشد و احساسات و تفكرش را قلقلك مي دهد نويسنده شش دانگي ست. كتاب روايت يك روز از زندگي ايوان دنيسوويچ در اردوگاههاي كار اجباري شوروي در دهه پنجاه است. كار سخت و طاقت فرسا، غذاي كم، امكانات محدود بستر قصه است اما چيزي كه جابه جا ذهن مرا قلقلك داده فساد، شخصيت هاي تحقير شده و گره هاي اخلاق جمعي ست. داستان در بدون تعليق بودنش من مخاطب را وادار مي كند به اين فكر كنم كه چه چيز جامعه زندانيان را به آنجا مي كشاند كه راوي ميگويد: @ بدترين دشمن زنداني چه كسي بود؟ همبندش كه كنار او ايستاده بود. اگر چنين نبود اوضاع خيلي فرق مي كرد.@ (ص١٣٧)
اما دو موضوع ديگر هم مرا درگير مي كند. اول اينكه ساختار اجتماعي، رفتاري و حتي باوري كه سولژنيتسين تصوير مي كند در فضاي اثار ادبي قبل از انقلاب هم هست. اينجاست كه فكر مي كني پس انقلاب اكتبر با آن همه هزينه اش چه كرد. اما موضوع دوم، احساس آشنايي من با ساز و كار دنياي دنيسوويج ترسناك است. احساس اينكه ساز و كار اردوگاه چندان با دنيايي كه من امروز در ان زندكي مي كنم فرق ماهوي ندارد. گاهي ما چنان به زندانمان خو مي گيريم كه زندان بودنش را نمي بينيم

مشاهده لینک اصلی
@ درجه تمدن در یک جامعه می تواند با ورود به زندان هایش قضاوت شود. @ - فدور داستایفسکی این کتاب راه خوبی برای برداشتن ذهن من از مشکلات من بود. خواندن در مورد شرایط خسته کننده یک گولاگ شوروی، نگرانی های روزمره من را به نظر بی اهمیت تبدیل کرد. رمان در استالین روسیه در دهه 1950 تنظیم شده است و از شاکوف زندانی از لحظه ای که از ساعت 5 صبح بیدار می شود تا زمانی که او سرانجام پس از کار همه روز شوخوف به 10 سال کار سختی محکوم شد، هرچند که بی گناه بود. در حالی که برای جنگ جهانی دوم جنگید، او توسط آلمانی ها دستگیر شد. او موفق شد فرار کند و به خطوط خود بازگردد، اما سپس به جاسوسی متهم شد. در مواجهه با شلیک و یا انجام کار سخت، او اعتراف خود را به صرفه جویی از زندگی خود را امضا کرد. شوشو در حال حاضر هشت سال خدمت کرده است و می داند چگونه در زندان بماند. او از مشکلات دوری می کند و تلاش می کند برای کمک به افرادی که می توانند او را هر روز غذای کمی بیشتری به دست بیاورند. او کار سختی است و معتقد است زندانیان باید به یکدیگر کمک کنند تا زنده بمانند. او این درس را از نخستین رهبر تیم خود که به زندانیان جدید گفته بود، یاد گرفت: \"در اینجا مردان ما با قانون تایتان زندگی می کنند. اما حتی مردم هم زندگی می کنند. آنهایی که آن را انجام نمیدهند، کسانی هستند که لیکنهای دیگر مردان را ترک می کنند، کسانی که روی پزشکان حساب می کنند تا آنها را از بین ببرند و کسانی که در تماس های خود گریه می کنند. زندانیان مجبور به کار در آب و هوای سرد وحشیانه هستند و غذای کمتری دارند. این کتاب باعث می شود که شما با قدردانی از گرم بودن و تغذیه، مطمئن باشید. هنگامی که شوخف از طرف یک نگهبان که در داخل خانه کار می کند و در نزدیکی یک بخاری نشسته است، رد می شود، شگفتی می بخشد: \"چطور می توانم انتظار یک مردی را داشته باشم که بتواند مردی را که سرد است درک کند؟\" در بخش های دیگر، ما می بینیم که چقدر مهم است خوردن به آرامی و گنجاندن هر گزش: بیش از یک بار در طول عمر خود در اردوگاه ها، شوخف به همان شیوه ای که در روستای خود غذا خوردند، فراخوانده بود: کل گلدان های پر از سیب زمینی، تابه های بلغور جو دوسر، و در اوایل روز بزرگ تکه های گوشت. و شیر به اندازه کافی برای شستشو آنها. این راهی برای خوردن نبود، او در اردوگاه تحصیل کرد. شما مجبور شدید با تمام ذهنیتان در مورد غذا بخورید - مانند حالات، نان کمی را کمی بچرخانید، خرده پوستهها را به یک ریز با زبانتان بچسبانید و آن را به گونههایتان بچسبانید. و چقدر خوب آن را طعم - این نوشیدنی سیاه و سفید مزه !While در حال خواندن @ روز یکی، @ من به یاد برخی از کتاب های بزرگ دیگر در مورد اردوگاه های کار، مانندEscape از کمپ 14، @ که در مورد یک زندان کره شمالی بود، و چند در مورد هولوکاست: ویکتور فرانکلز @ منزل جستجو برای معنی، @ Elie Wiesels @ Night @ و Art Spiegelmans @ Maus @ هر کدام از این کتاب ها درک خود را در مورد نحوه زندگی مردم در شرایط غیر انسانی به دست می دهد. من قدردانی از زبان آرام و صوری Solzhenitsyn. طبق این مقدمه، خود سلجینیتسین هشت سال در اردوگاه کار اجباری روسیه خدمت کرده است، به نظر می رسد که برای سخنرانی وحشتناک در مورد استالین خدمت کرده است. این کتاب در سال 1962 در زمان حکومت خروشچف منتشر شد و به عنوان یک حمله به نقض حقوق بشر استالین مورد بررسی قرار گرفت. من سلجینیتسین را تحسین کردم زیرا او شجاعت این داستان را داشت.

مشاهده لینک اصلی
اخلاق داستان: بدون توجه به موقعیت اجتماعی و اقتصادی شما در زندگی و یا میزان شادی در آن، کار سخت تنها چیزی است که اجازه می دهد ساعت ها را از بین ببرید ... کتاب که باعث چنین احساس عمومی به آن زمان شده است، اما یک در حال حاضر، رادیکال ادبیات بسیار معروف، بسیار کوچک است. کوچک بودن توسط ظریف \u0026 amp؛ پروس بیش از حد بیان، یک چشم انداز است، اما نه، افسوس، تعجب واقعی برای خواندن.

مشاهده لینک اصلی
کمونیسم کمونیستی می تواند نتایج بدی را بدست آورد. چنین پیامی مختصر توسط نویسنده ی اتحاد جماهیر شوروی الکساندر سلجینیتسین در نشر سال 1962 «یک روز در زندگی ایوان دنیسویچ» ارسال شده است. اولین بار در مجله شوروی نو میر منتشر شد و بعدا به بسیاری از زبانهای بسیاری از جمله انگلیسی ترجمه شد. سلجینیتسین برای توصیف شرایط در یک اردوگاه زندانی سیاسی شوروی از رئالیسم شدید استفاده می کند. به طور منظم یک دوره 24 ساعته در زندگی اردوگاه، ما شخصیت های مختلف را در طول روز وحشیانه سرد دنبال می کنیم. این افراد سختگیر هستند که از کسب و کار مراقبت می کنند. بسیاری از افراد مجاز به کار سختی بودند و ما آنها را می بینیم که در حال ساختن و کار کردن و زنده ماندن در استاپ روسیه بی پروا هستند. تنها چند نفر مجرمان واقعی هستند که مرتکب جرم علیه افراد یا اموال شده اند. اکثر آنها به خاطر آن هستند که نظام شوروی را تحت فشار قرار داده اند. ده سال است که یک حکم سبک تر است، اکثر آنها را به اردوگاه برای حکم بیست و پنج سال حبس خشن و غیرانسانی فرستاده شده است. سخن گفتن در برابر دولت یا ناسازگاری های سیاسی باز و آشكار، نادر است؛ بیشتر به \"خیانت\" بعضی از خیانت های مسخره پس از یک دوره بازجویی بی رحم و بی معنی. بسیاری از زندانیان جنگ در طول و پس از جنگ جهانی دوم، فرار از آلمانی ها تنها برای پیدا کردن خود را به خانه در میان شرایط مشکوک و سپس به خاطر جاسوسی های نازی زندانی شدند. بعضی از آنها زندانی بودند، زیرا آنها باپتیست بودند. اهمیت پایدار، هرچند، و تحسین بالایی برای سولژنیتسین در تحقق دستاوردهای ادبی، حس پایداری و تحقق انسانیت است. این مردان روز به روز زندگی می کنند، از بین می روند و باقی می مانند و تلاش می کنند و همه با یک امید دور، که روزی، سال ها در آینده، آزاد خواهند شد. بدون شک سالها مطبوعات پیام سست در سال 1962 را رها کرده اند، اما این کار دشوار اما مهم است.

مشاهده لینک اصلی
الکساندر سولژنیتسین با یک روز در زندگی ایوان دنیسویچ دو ضربه بزرگی به خرج داشت. اولین خروشچف مجوز انتشار آن را در نشریه نیویور میرود. این چیزی است که باید خوانندگان را محتاط کند. این اولین داستانی است که در اتحاد جماهیر شوروی در سیستم گولاگ منتشر شده بود، این یک محکومیت سرخورده از نظام شوروی نبود. این چیزی بود که مناسب برای انتشار در چارچوب یک جامعه بود که قدمهای اولیه را برای استالینیزاسیون در نظر گرفت. ثانيا در دوران جنگ سرد منتشر شد و به عنوان یک محکومیت محکومۀ نظام شوروی توسط دنیای وسیع تر مورد استفاده قرار گرفت. این سلجینیتسین را با یک خواننده بین المللی هیجان انگیز و بودجه ای برای ترجمه فراهم کرد که تنها به دوران اوج از طریق چرخه چرخ سرخ خود ختم می شد؛ زیرا جنگ سرد در آن موقع آژانس های مرموزی بود که علاقمند بودند تا او را در طول جنگ سرد به طور غیرقانونی به زبان انگلیسی ترجمه کنند گذشته از آن، علاقه ای به ذهنم نگذاشته است. به نظر من، به من اعتقاد دارم که زندگی ایوان Denisovichs در Gulag بسیار خوب است در مقایسه با آنچه که من از زندگی در زندان های بریتانیا شنیده ام. او می تواند در یک محل ساختمان کار کند، آن هم با تمام روزهای طولانی، در یک سلول فقط برای بیست ساعت در روز با هیچ چیز معنی دار نمی تواند قفل شود. رژیم در مقایسه با گینزبرگ به گردن (خفیف) نگاه خفیفی دارد (اما پس از آن من طرفدار کتاب گینزبرگ هستم، اگر بخواهید و عاقبت آن نیز بخوانید، همچنین پر از چیزهای عجیب و غریب (پنهان کردن اسپویلر)]، احتمالا انعکاس منصفانه از تفاوت های بین این سیستم در دوره پس از جنگ تا نه دهه ی 1930، اما مهمتر از همه این کتابی است که باید در کنار نشانه های خانه ی مرده ها به عنوان یک مرحله ای در ایجاد خود نویسنده. جالب است که هر دو نویسنده به عنوان ملی گرایان ظاهر می شوند (فرستادن سلجینیتسین به ایالات متحده آمریکا، احتمالا یک ضربه روحانی به مرد بود تا فرستادن او به سیبری، همانطور که واکنش او این بود که در پشت یک پاساژ محافظت شده علیه همسایگان جدید خود (مخفی کردن اسپویلر) زندگی کند) ، سوال برای هر خواننده برای پیدا کردن پاسخ خود را به این است که آیا آن را با وجود یا به دلیل تجربیات زندان خود است؟ یکی از سخنرانان قدیمی من، یک زن با شکوه احتیاط قدیمی که گاهی اوقات می پوشند اسب brasses به عنوان اینکه او تجسم روستایی پاسخ به پسران بیستی، این بود که یک روز در زندگی ایوان دنیسویویچ نه تنها بهترین کار الکساندر سولژنیتسین از نقطه نظر ادبی بود بلکه یکی از آن ها که در فرآیند ترجمه به زبان انگلیسی به مراتب بهبود یافته بود .

مشاهده لینک اصلی
@ â € œCan یک نفر که گرم را درک کنید که چه کسی انجماد؟ â € آنچه که من باید بگویم ممکن است کتاب را خراب کند. بنابراین، در اینجا دو نقل قول از دو برنده دیگر جایزه نوبل است، اولین بار این کتاب را به اندازه کافی توصیف می کند و در صورت احساس افسردگی پس از خواندن آن با شرایط بشری، Writer @ نمی تواند خود را امروز در خدمت کسانی قرار دهد که تاریخ؛ او در خدمت کسانی است که از آن رنج می برند. @ Albert Camusâ € œ شما می توانید تمام گل را قطع کنید، اما شما می توانید از بهار آینده را حفظ نکنید. € € â € • پابلو Neruda

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ


 کتاب هنرهای باستانی آسیای مرکزی
 کتاب مگره و مردمان محترم
 کتاب در آبادی
 کتاب Pale Fire
 کتاب کودکی لیوورس
 کتاب دفاع از مارکس